صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 263685
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


وکیل سعید حجاریان از ملاقات روز سه شنبه همسر و بستگان سعید حجاریان با وی خبر داد.
غلامعلی ریاحی در تماس با ایسنا اظهار کرد: بعد از اخبار ضدونقیضی که در مورد وضعیت سعید حجاریان منتشر شد، همسر وی و بنده از دادستان تهران درخواست ملاقات با حجاریان را کردیم تا از نزدیک با او ملاقات کنیم. دادستان تهران با این ملاقات موافقت کرد و روز گذشته (سه شنبه)همسرآقای حجاریان همراه با بستگانشان با وی دیدار کردند.
وی ادامه داد: خانم حجاریان بعد از این ملاقات اعلام کرد که وضعیت حجاریان نسبت به دفعه قبل بهتر بوده و نحوه برخورد ماموران نیز خوب بوده است.

حجاریان با خانوداه خود دیدار کرد

 
دسته ها : سیاسی - اجتماعی
جمعه نوزدهم 4 1388


سرویس سیاسی-
اکنون قریب سه هفته از رکوردشکنی مردم در انتخابات 22 خرداد و نصاب شکنی از نظام های به اصطلاح دموکراتیک دنیا می گذرد. تب و تاب انتخابات فروکش کرده است و چرخ زندگی مردم پس از دو هفته اغتشاش گری اوباش، به حالت طبیعی دوباره به چرخش آمده است.
گذران این روزها اما، برای عده ای که تمکین به رای ملت را نپذیرفته اند با مشقتی دوچندان همراه است چرا که علاوه بر متحمل شدن هزینه شکست- که البته تا اینجای آن در هر بازی انتخاباتی طبیعی می نماید- هزینه سنگین نمایان شدن ماهیت حقیقی خود را که معجونی از قانون گریزی، قلدر مابی و همراهی با دشمنان قسم خورده این ملت است متحمل شده اند. این روزها و در حالی که ملت چشم امید به ترکیب آینده دولت قانونی و برآمده از متن خود دوخته اند، جریان شکست خورده وابسته به غرب، مشق سرویس های اطلاعاتی و امنیتی بیگانه را برای تولید ناامنی در کشور املا می کند. روزی نیست که کاندیدای شکست خورده به توهم داشتن پشتوانه اجتماعی با صدور بیانیه و نطق های به اصطلاح آتشین، از وعده های چنین و چنان خود برای آینده ایران و تلاش برای احقاق آنچه که حقوق ملت(!) می خواندش سخن نگوید و صد البته که این سخنان را نزد عموم ملت بهایی نیست.و اما موضوعی مهم در میان است و آن اینکه، دغدغه اعتبار از کف رفته اصلاح طلبان، که اینک با مرگ گفتمانی و عملیاتی خود مواجهند، آنقدر هست که راه چاره را در ترتیب دادن سازوکار «انسجام تشکیلاتی» و اجماع بر سر آنچه فصل مشترک همه مخالفین نظام است دانسته و دست به اقدامی برای ایجاد همگرایی عملیاتی در اردوگاه از هم متلاشی اصلاح طلبی زده اند. فلسفه آنچه که میرحسین موسوی در بیانیه شماره9 خود مبنی بر تشکیل گروهی برای صیانت از آراء ملت(!!) مطرح ساخت نیز جز این نیست. گردهم آمدن خاتمی، موسوی و کروبی سران شکست خورده و مغموم جبهه قانون گریزان در روز دوشنبه هفته گذشته نیز دنباله وار بودن همین مساله را تایید می کند. سیدمحمد خاتمی که ماه ها قبل از انتخابات «عاقبت سنجی» را در عدم رویارویی با احمدی نژاد یافته و صلاح خویش را در پنهان شدن پشت میرحسین موسوی دیده بود، روز دوشنبه دو کاندیدای شکست خورده اصلاح طلب را به جلسه ای فرامی خواند که حاصل آن رجزخوانی های بی مایه و تکراری همچون ضرورت پایان دادن به دستگیری فعالین سیاسی-بخوانید سران آشوبگر- بوده است. جناح شکست خورده اما سودایی دیگر به سر دارد و آن فراهم آوردن ساز وکارهای تشکیل یک جبهه منسجم در قالب یک حزب سیاسی است. آن گونه که برخی سایت های خبری و روزنامه های نزدیک به اصلاح طلبان هم تاکید کردند عزم موسوی و خاتمی بر آن است تا به تاسیس حزب بپردازند. پرواضح است مخالفین دولت برآنند تا بدین شکل، اجماعی از اپوزیسیون را سازماندهی کنند تا حیات رو به اتمام خویش را چاره ای بکنند.
ناگفته پیداست چنین حرکتی به دلایل واضحی از جمله آن که اولیات تشکیل حزب که همانا «سلامت سیاسی افراد تشکیل دهنده» آن است به اندازه حداقلی هم در جریان حامی موسوی و خاتمی وجود ندارد و از همین روست که پیشاپیش غیرقانونی و صددرصد مردود است. البته جناح قانون گریزان به خوبی بر این نکته واقف است و از آن جا که احترام به قانون فقط در لفاظی های چند هفته اخیر آن ها وجهی صوری و عوام فریبانه دارد با علم به موانع طبیعی و عقلانی قانونی سعی در «موج سازی» و بازتولید فضای التهاب در مردم و در نهایت مظلوم نمایی روبهانه دارند.

حاشیه بر دیدار خاتمی، موسوی و کروبی سران اصلاحات در سودای ائتلاف با اپوزیسیون

 
دسته ها : سیاسی
جمعه نوزدهم 4 1388


گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» و چند رسانه آمریکایی دیگر گزارش های از مراسم اعتکاف منتشر کرده و ادعا کرده اند اینها جمعی از مردم ایران هستند که به عنوان حمایت از اصلاح طلبان در مساجد کشور دست به یک اعتصاب 3 روزه زده اند!
گفت: خب! دیگه چی؟!
گفتم: همین روزنامه نوشته که این عده برای نشان دادن اوج اعتراض خود، فقط شب ها غذا می خورند و روزها از خوردن و آشامیدن خودداری می ورزند!
گفت: حیوونکی این آمریکایی ها بدجوری کم آورده اند!
گفتم: چه عرض کنم؟! به قول شاعر؛
مردک خر دهد به مهمان دوغ
چه کند، نیستش جز این در مشک
کهنه مشکش مباد هیچ تهی
یارب از دوغ تازه، یعنی کشک

کشک (گفت و شنود؟)

 
دسته ها : سیاسی - اجتماعی
جمعه نوزدهم 4 1388


سفر سه روزه رئیس جمهور آمریکا به روسیه گمانه زنی های زیادی را در مورد هدف یا اهداف این سفر و نتایج حاصله از مذاکرات باراک اوباما با رئیس جمهور و نخست وزیر روسیه به دنبال داشته است. در این میان «تلاش برای تمدید مفاد قرارداد استارت2» که طی چند ماه آینده دوره 30ساله آن به اتمام می رسد، مذاکره پیرامون استقرار سامانه ضد موشکی آمریکا در دو کشور اروپای شرقی- چک و لهستان-، انعقاد قرارداد میان مقامات دو کشور برای استفاده از آسمان روسیه برای انتقال نیرو و تجهیزات به افغانستان و تلاش برای جلب توافق روس ها برای اعمال فشارهای بیشتر اقتصادی به ایران به قصد واداشتن جمهوری اسلامی به تسلیم بعنوان مهمترین اهداف این سفر ذکر شده اند.
محورهای یاد شده البته مورد گفت وگو واقع شده اند و خبرهای آن نیز -هرچند محدود- به رسانه ها درز کرده است ولی هیچ تردیدی وجود ندارد که این اهداف در درجه یکسان از اهمیت قرار ندارند و از این رو باید به تفکیک موضوع اصلی از موضوعات فرعی پرداخت. اما آنچه از لابلای خبرها به نظر می رسد:
1-موضوع استقرار یا عدم استقرار سامانه دفاع ضدموشکی در دو کشور چک و لهستان طی 2سال اخیر سروصدای زیادی به راه انداخته است، آمریکایی ها از همان آغاز تلاش کردند تا ماهیت ضدروسی آن را مخفی و بر جنبه ضدایرانی آن تاکید کنند اما موضوع استقرار سامانه های مورد اشاره اخیرا توسط خود آمریکایی ها نیز مورد تردید واقع شد به گونه ای که «جوزف بایدن» معاون اول رئیس جمهور آمریکا در اواخر سال گذشته در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ گفت: «از نظر اقتصادی باید بررسی شود که آیا می توان سپر دفاع موشکی را در چک و لهستان مستقر کرد یا نه» بنابراین موضوعی که توسط معاون مورد تردید واقع شده نمی تواند موضوع اصلی مذاکرات دو رئیس جمهور باشد. کمااینکه در نهایت مطبوعات روس و آمریکا مشترکاً نوشتند مذاکرات در این خصوص از سطح مباحثات گذشته فراتر نرفت.
2-تلاش برای تمدید و بازسازی قرارداد استارت 2 -مهار کردن سلاح های کشتارجمعی- که در رسانه ها با آب و تاب از آن سخن گفته شد، موضوع مهمی بود ولی کسی تردید نداشت که محدودسازی کلاهک های هسته ای از 18 به 6 هزار عدد مطابق توافق 1979 عملیاتی می شد و اساسا روس ها با آن مخالفتی نداشتند تا به مذاکره نیاز باشد. بعضی از تحلیلگران معتقدند عنوان محدودسازی کلاهک های دهه، 1960 و 1970، فریبنده است چرا که با توجه به دستاوردهای جدید تسلیحاتی آمریکا و روسیه حفظ آن سلاح ها منطقی نمی باشد. بر این اساس موافقت دو کشور با محدودسازی کلاهک ها صرفا یک ژست بشردوستانه است که هر دو کشور از آن بهره می برند ولی در عین حال این به معنای کاهش «سلاح های استراتژیک تهاجمی» نیست. پس در یک جمله می توان گفت مذاکرات این هفته مسکو برای بحث درباره بازسازی قرارداد استارت2 نبود.
3- مذاکره پیرامون استفاده از آسمان روسیه برای انتقال نیرو و تجهیزات نظامی به افغانستان یکی از موضوعات مطرح شده میان مقامات دو کشور بوده است. فرانس24 روز گذشته تصریح کرد این تنها دستاورد سفر اوباما به روسیه بود. با این حال نباید گمان کرد که این یک نقطه استراتژیک است. آمریکایی ها با وجود کسب مجوز عبور از آسمان روسیه هنوز برای «لجستیک آسان نیروها در افغانستان» با مشکلات عدیده روبرو هستند برای آنان بهترین راه، استفاده از دریا و عبور از نزدیکترین مسیر به سمت افغانستان است. برای آنان هنوز هم استفاده از آسمان پاکستان و یا آسمان هند در برابر آسمان روسیه ترجیح دارد و مشکلی هم برای استفاده از آسمان این دو کشور نداشته اند بنابراین باید گفت مذاکره در این خصوص نیز نمی تواند هدف یا یکی از اهداف اصلی سفر اوباما باشد.
4- مذاکره پیرامون موضوع «ایران» یکی از اهداف قطعی سفر بوده است بگونه ای که مقامات و رسانه های آمریکایی از چند هفته پیش از سفر اوباما به مسکو درباره لزوم توافق میان دو طرف برای مهار ایران خبر داده اند. آمریکایی ها بارها اذعان کرده اند که مشکل اصلی آنان در منطقه، «ایران» است و کمترین تردیدی وجود ندارد که آمریکایی ها در ماههای گذشته تلاش کرده اند تا هر پرونده خاورمیانه را به موضوع ایران گره بزنند و از آنها استنتاج دلخواه خود را بیرون آورند. آنان به ثمر نشستن پروژه لبنان- حفظ اکثریت توسط گروه حریری- عادی شدن روابط سوریه با عربستان در حالی که روابط ریاض و تهران طی ماههای اخیر سرد شده است، انتقال نیروهای نظامی از شهرهای عراق و انتقال به پادگان هایی در مجاورت مرز ایران و نیز آشوب های یک هفته ای تهران را علامت های کاسته شدن از اقتدار منطقه ای ایران معرفی کرده اند و حال آنکه در اهمیت و ارتباط هر کدام با قدرت تهران بسیار اغراق شده است. به نظر می آید که موضوع اصلی مذاکرات مسکو، «ایران» بوده است.
آمریکایی ها از ماهها قبل تلاش کرده اند تا شرایط آینده ایران را دشوار معرفی کنند. هیلاری کلینتون دو روز پیش به رسانه های آمریکایی گفت: «آمریکا به دنبال تغییر رفتار ایران از طریق اعمال تحریم های سخت تر است» او به گونه ای غیر صریح از توافق طرف های مختلف پیرامون «خطر ایران» صحبت کرد که منظور او چهار محور اعراب، رژیم صهیونیستی، اروپا و روسیه بود. البته روس ها بلافاصله این ادعا را رد کردند و گفتند که ایران در چارچوب آژانس بین المللی انرژی اتمی مشکلی برای هیچ کشوری نیست.
از نظر آمریکایی ها، روسیه مهمترین مشکل در مواجهه واشنگتن با تهران است چرا که عدم همراهی روسیه می تواند مجموعه تلاش های گروه 1+5 را خنثی و راه اعمال فشار بیشتر به ایران را سد نماید. هر چند که هنوز از مفاد مذاکرات دو طرف پیرامون ایران اطلاعی در دست نیست ولی با توجه به مواضع پیشین روسیه می توان گفت اوباما سه روز سخت را در مسکو گذرانده است. آمریکایی ها قطعاً بر موضع خود پای فشرده اند و مواجهه سخت تر با ایران را بعنوان «پدیده ای غیر قابل تغییر» معرفی کرده اند. چند روز پیش «مایکل مکفول» رئیس بخش روسیه و منطقه اوراسیای شورای امنیت ملی آمریکا با اشاره به سفر اوباما به مسکو گفت: «روش ما این است که منافع ملی خود را مطرح می کنیم و قاطعانه درباره آن صحبت می کنیم و در نظر می گیریم که شرایط طرف مقابل مناسب است یا خیر. ما قصد چانه زنی با روسیه را نداریم».
اما البته برخلاف ادعای مکفول (Mackfool) اوباما ناگزیر به چانه زنی و دادن امتیاز بوده است چرا که هیچکدام از اعضای دیگر گروه 1+5 قادر نیستند جایگاه روسیه را در این عرصه پر کنند. آمریکایی ها از قبل تلاش کرده اند تا به گروه 1+5 بقبولانند که در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات و یا حاضر نشدن ایران به مذاکره، اعمال تحریم های شدیدتر علیه تهران را بپذیرند و با آن همراهی کنند. درست همزمان با مذاکرات اوباما با مدودف، معاون رئیس جمهور آمریکا - بایدن- اعلام کرد که آمریکا موافق تهدید نظامی علیه ایران نیست ولی نمی تواند مانع اسرائیل از اقدام نظامی شود، این اظهارات بعنوان مقوم مذاکرات اوباما مطرح شده تا طرف روس بتواند در برابر ایران استدلال کند که انتخاب گزینه «تحریم شدیدتر» مخالفت با «تهدید نظامی» و توقف هر نوع اقدام نظامی بر ضد تهران است. این ترفند البته با واکنش منفی مقامات مسکو مواجه شد و از این رو وزارت خارجه آمریکا توضیح داد که صحبت بایدن به معنای موافقت یا اجازه آمریکا به حمله نظامی بر ضد ایران نیست.
باراک اوباما در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دوره بوش به این جمعبندی رسیده بود که جمهوری خواهان بیش از حد از ابزارهای قدرت ملی آمریکا استفاده کرده و از همراه ساختن دیگران چشم پوشیده اند و این به انزوای بین المللی آمریکا انجامیده است. او طی ماههای اخیر به دنبال ایجاد محوری تحت عنوان «گروه کشورهای همراه» بوده است آمریکایی ها تلاش کرده اند تا به بقیه بباورانند آنچه به نفع آمریکاست به نفع آنان نیز هست!
اما در مجموع می توان گفت مذاکرات مسکو تا آنجا که به حاشیه ها- موضوع سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، ترانزیت نیرو و تجهیزات به افغانستان، بازسازی پیمان استارت 2، بازسازی روابط روسیه، آمریکا و... - مربوط بوده، پیشرفت هایی داشته است ولی تا آنجا که به موضوع اصلی- ایران - مربوط بوده نتوانسته است آمریکا را به مطلوب خود نزدیک کند. شاید از این رو بود که اوباما لحن اولیه خود درباره روسیه- اینکه ما و شما بخش هایی از جهان متمدن هستیم و با مشکلات مشترکی نظیر تندروی اسلامی مواجه ایم- را کنار گذاشت و در مدرسه عالی اقتصاد روسیه از نیاز دولتمردان روسیه به قانون مداری و جلب رضایت شهروندان حرف زد و آن را شرط بقاء دولت در روسیه معرفی کرد. یک کارشناس آمریکایی- کلیفورد گدی- به روزنامه آلمانی اشپیگل گفت: «ایده «شروعی دوباره در رابطه با مسکو» کارآیی خود را از دست داده است». او گفت روس ها تجربه دهه 1990 را دارند که در آن روسیه از نظر اقتصادی ضعیف شده بود و غرب تلاش می کرد تا ناتو را به شرق گسیل کند.
اشپیگل سپس افزود: روسیه در فاصله سالهای 2000 تا 2008 - دوره پوتین- مشکلات خود را پشت سر گذاشت و دیگر مایل به بازگشت به گذشته نیست.
سعدالله زارعی

هدف اصلی سفر اوباما به مسکو (یادداشت روز)

 
دسته ها : بین الملل - سیاسی
جمعه نوزدهم 4 1388


گفت: تعدادی از گروههای ضدانقلاب مقیم خارج که در انتخابات اخیر برای نامزد جبهه اصلاحات یقه چاک می دادند، اعلام کرده اند که بدجوری دچار سرخوردگی و سردرگمی شده اند.
گفتم: ولی این گروهها سال هاست که در کوچه های سردرگمی پرسه می زنند.
گفت: اعلام کرده اند که تا حالا انتخابات را تحریم کرده بودیم ولی حالا هم که به خاطر حمایت از اصلاح طلبان شعار شرکت در انتخابات دادیم، نتیجه آن شد که احمدی نژاد چند برابر بیشتر رأی بیاورد.
گفتم: حیوونکی ها این گروههای ضدانقلاب که نه سر پیازند و نه ته پیاز.
گفت: اما یکی از همین گروههای ضدانقلاب از این که مسئولین جمهوری اسلامی به آنها هیچ اهمیتی نداده اند حسابی عصبانی شده و جیغ بنفش کشیده!
گفتم: پدری به فرزندش می گفت اگر توی دستشویی یک سوسک دیدی با دمپایی توی سرش نکوب، بی توجه از کنارش رد شو که از صد تا فحش براش بدتره!

سوسک (گفت و شنود)

 

دسته ها : سیاسی - اجتماعی
يکشنبه جهاردهم 4 1388

حالا که کارگران به آشوب نمی پیوندند پس زنده باد قره العین بهایی! (خبر ویژه)

«کمیته کارگری دفاع از آرای مردم» از طریق ارگان رسمی سازمان «سیا» اعلام موجودیت کرد! رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا از طریق مصاحبه با یکی از عناصر ضدانقلاب مقیم نروژ به نام صادق کارگر اعلام کرد؛ اکنون که انتخابات انگیزه ای برای مبارزه شده، ما هم احساس کردیم الان بهترین زمان است که ما هم از دموکراسی دفاع کنیم و حقوق معوق مانده اجتماعی، سیاسی و صنفی را دنبال نماییم.
در اقدامی هماهنگ و به طور همزمان، رادیو ضدانقلابی «زمانه» و دویچه وله نیز سراغ عناصر ضدانقلاب چپ که اکنون آمریکایی شده اند رفتند. رادیو زمانه و دویچه وله با فردی به نام کوهستانی که در کانادا مشغول مبارزات کارگری! است گفت وگو کردند و خواستار راه انداختن اغتشاش در ایران شدند.
این عنصر ضدانقلاب از ارتباط با برخی محافل داخلی خبر داد اما اعلام کرد از بردن نام آنها معذور است. وی در عین حال درباره امکان اعتصاب گفت: این بحثی خام و زودرس است. در شرایط فعلی این کار عملی نیست. ما البته تلاش کرده ایم ایران را کشوری دارای مشکلات کارگری معرفی کنیم.
وی سپس با حمله به کارگران به خاطر عدم همراهی با آشوبگران گفت: امروز جنبش ما واقعا جنبشی زنانه است. بسیاری از فعالان کارگری ما می گویند ای کاش مردان ما درایت و شجاعت زنان را داشتند(!)
کوهستانی همچنین به خاطر خالی نبودن عریضه به ستایش از قره العین زن بهایی مزدور انگلیسی ها که در روزگار قاجار می زیست، پرداخت!
تلاش برای همراه کردن کارگران در پروژه های ضدانقلابی، سناریویی است که جریان های وابسته به قدرت های بیگانه در 03سال گذشته بارها در پیش گرفته اما همواره دست از پا درازتر برگشته اند.

دسته ها : سیاسی
شنبه سیزدهم 4 1388
X