صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 264345
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

جنایت توسط تروریست ها شکنجه در شبکه عنکبوت! (خبر ویژه)

روزنامه اعتماد ملی ادعای کشته شدن یک جوان در زندان اوین را تکذیب کرد. رسانه ها و خبرگزاری های خارجی به همراه سایت های ضدانقلاب مقیم خارج و برخی سایت های وابسته به افراطیون حزب مشارکت (نظیر نوروز) و نهضت آزادی در داخل پریروز به طور همزمان مدعی شدند «سهراب اعرابی که پس از بازداشت در تظاهرات در زندان اوین به سر می برده، بر اثر شکنجه در اوین کشته شده است.» به جز خبرگزاری ها و مطبوعات غربی، رسانه هایی چون بی بی سی، دویچه وله، رادیو فردا، صدای آمریکا، اخبار روز و ایران امروز، نوروز و امروز (وابسته به حزب مشارکت)، رادیو زمانه و روز آن لاین و... ده ها سایت مشابه ضمن انتشار این خبر کذب به تحلیل و تفسیر خبر پرداخته بودند.
اما ارگان حزب اعتماد ملی وابسته به مهدی کروبی که پیگیر اخباری از این دست بوده، ضمن تکذیب شایعه مذکور تصریح کرد: «بستگان سهراب اعرابی که در جریان ناآرامی های پس از انتخابات کشته شده، در تماس با روزنامه خبرسازی های رسانه ای خارج از کشور را تکذیب کردند. رسانه های خارجی مدعی شده اند اعرابی در اوین کشته شده حال آن که به گفته اعضای خانواده اش، او روز 25 خرداد در میدان آزادی بر اثر اصابت تیر کشته شده و هیچگاه بازداشت نشده و به زندان اوین منتقل نشده است».
سناریوسازی همزمان رسانه های زنجیره ای (شبکه عنکبوت) درباره یکی از کشته شدگان اغتشاشات 25 خرداد که مشابه آن درباره مرگ مشکوک خانم ندا آقاسلطان انجام گرفت، احتمال پروژه ای بودن این قتل ها از سوی سرویس های جاسوسی بیگانه و گروهک های تروریست و سپس مظلوم نمایی و تحریک عواطف را تقویت می کند.
گفتنی است در اقدامی هماهنگ با شایعه سازان، بلافاصله گروهک کمپین حقوق بشر نیز فعال شد و از طریق انتشار بیانیه هایی تلاش کرد جمهوری اسلامی را به شکنجه بازداشت شدگان متهم کند.

دسته ها : خبر ویژه
سه شنبه بیست و سوم 4 1388
فعالان سیاسی: موسوی طبق قانون مجاز به تشکیل حزب نیست

در حالی که این روزها میرحسین موسوی در تلاش برای تاسیس حزبی خود ساخته است برخی فعالان سیاسی با اشاره به اقدامات خلاف قانون وسیع وی تاکید دارند که دادن مجوز به موسوی برای تشکیل حزب خلاف قانون اساسی است.
در همین ارتباط یک عضو فراکسیون اصولگرایان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: در نظام جمهوری اسلامی فردی که قانون اساسی، ولایت فقیه و شورای نگهبان را قبول نداشته باشد صلاحیت تشکیل حزب را ندارد.
سیدمحمدرضا میرتاج الدینی نماینده تبریز افزود: حزب جمهوری اسلامی میراث انقلاب است و با اجازه ولایت فقیه تعطیل شده و باید با نظر و اجازه ولایت فقیه احیا گردد.
وی با تاکید بر اینکه موسوی هیچ حقی در تاسیس حزب جمهوری نداشته است تصریح کرد: موسوی یکی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و جزء موسسین این حزب نبود و هیچ حقی هم برای احیای این حزب ندارد.
میرتاج الدینی با اشاره به اعضای حزب جمهوری اسلامی اظهار کرد ویژگی اصلی اعضای حزب جمهوری اسلامی ولایت پذیری آنها بود و شخصی که مخالف ولایت فقیه است حق احیای مجدد این حزب را ندارد.
دبیر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب هم گفت: موسوی ابتدا باید ثابت کند که با نظام عناد و دشمنی ندارد و قوانین موجود را قبول دارد پس از آن به فکر تشکیل حزب باشد.
علی اسفندیاری تاکید کرد: به نظر بنده با توجه به شرایط پیش آمده موسوی می خواهد با اعمال فشار حزبی حرف های غیرقانونی خود را به نظام تحمیل کند و این حرکت قابل قبول نیست و نباید به او مجوز تشکیل حزب داد.
دبیر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تصریح کرد: ما در کشوری زندگی می کنیم که مردم سالاری دینی بر آن حکمفرماست و در راستای مردم سالاری رکن اساسی نظام پیروی از ولایت فقیه است و اگر کسی در نظام به گفته های رهبری که فصل الخطاب همه اعمال و رفتار مردم است بی توجهی کند از دایره نیروهای خودی خارج است.
وی تاکید کرد: اگر موسوی می خواهد در مجموعه نظام کار کند ابتدا باید از کارهایی که خود و اطرافیانش انجام داده عذرخواهی کند و پس از تجدید بیعت با رهبری می تواند در قالب نظام فعالیت کند.
همچنین سخنگوی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی گفت: تاسیس حزب از سوی افرادی همچون موسوی که وفاداریشان به قانون اساسی و نظام ثابت نشده خلاف قانون اساسی است.
محمد عظیمی افزود: عملکرد موسوی بعد از اعلام نتایج آرا تردیدی را برای وفادار بودن وی به قانون اساسی ایجاد کرده است این در حالی است که وی نظر شورای نگهبان را در انتخابات تایید نکرد و این امر به منزله عدم اعتقاد به قانون اساسی است لذا وی شایستگی تشکیل حزب ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: آن چه مسلم است تشکیل حزب باید توسط هیئت موسس انجام شود این در حالی است که ماده 10 قانون اساسی یکسری شرایط از جمله وفاداری به نظام و قانون اساسی را برای هیئت موسس احزاب در نظر گرفته است لذا اگر افراد در چارچوب نظام عمل نکنند و التزام عملی خود را به قانون اساسی نشان ندهند شایستگی تشکیل حزب ندارند.
دبیرکل اصناف و بازار تهران گفت: موسوی در صورتی که پایبندی خود به ساختار نظام را ثابت کند و مواضع خود را مشخص نماید می تواند حزب تشکیل دهد در غیر این صورت مجاز به تشکیل حزب نیست.
احمد کریمی اصفهانی افزود: در کشور ما اگر فردی بخواهد فعالیت حزبی داشته باشد باید در چارچوب قوانین حزبی حرکت کند. در این خصوص کمیسیون ماده 10 احزاب یکسری چارچوب ها و خط کشی ها را تعیین کرده است که طبق آن پایبندی به قانون اساسی و ولایت فقیه از اصول تشکیل حزب می باشد و جدای از این دو مسئله نمی توان به تشکیل حزب امیدوار بود.
دسته ها : سیاسی - اجتماعی
سه شنبه بیست و سوم 4 1388
دولت مردم نهاد (یادداشت روز)

دولت دهم کمتر از 2 ماه دیگر آغاز به کار می کند. رئیس جمهور چند هفته پرکار را در زمینه «چیدمان» دهمین دولت جمهوری اسلامی، و «برنامه»ها و «ساز و کار»های آن پیش رو دارد. ارزیابی فشرده از عملکرد تک تک معاونان رئیس جمهور و وزیران، جمع بندی قوت و ضعف های دولت نهم در کنار ارزیابی استراتژی ها و تاکتیک های اتخاذ شده، بررسی کارکرد جمعی تیم های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کابینه، و در کنار همه اینها مد نظر داشتن «تغییر و تحول» احتمالی در اجزاء و ساختار و اعضای دولت، مسئولیت خطیری است که رئیس جمهور منتخب طی چند هفته آینده درگیر آن خواهد بود.
درباره ترکیب کابینه دهم و تحولات و رویکردها و سازوکارهای آن، چند نکته را باید در کانون توجه داشت:
1- دولت و رئیس جمهور اصولگرا، دولت و رئیس جمهوری دوران ساز بودند. اگر پس از هیجان سیاسی خرداد 76 به اعتبار عملکرد دولت و مجلس وقت، اعتماد عمومی و مشارکت سیاسی مردم رو به افول و کاهش گذاشت و حتی تا مرز 55 درصد سقوط کرد، مشارکت 85 درصدی ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری امسال و اعتماد دوباره به رئیس جمهور با نصاب تازه 24 میلیون و پانصد هزار رأی، حاکی از احیای «اعتماد ملی» و همپایی و پشتیبانی ملت است. پس انداز 40 میلیون رأی در صندوق اعتبار نظام، سرمایه بزرگ و کم نظیری است که باید از آن در دهمین دولت جمهوری اسلامی- در هر دو مقیاس داخلی و بین المللی- سود جست و شعار هوشمندانه کابینه 70 میلیونی را از طریق تعبیه مکانیزم های اجرایی، به نظریه و راهبردی عملیاتی تبدیل کرد.
اعتماد و انتخاب ملت ایران در 22 خرداد 88، یک پیام را با دو وجه اثباتی و سلبی به همراه دارد. پیام این اعتماد و انتخاب، رأی قاطع به رویکردهای ملی، اسلامی، خدمتگزارانه و توأم با پاکدستی در برابر عملکردهای بیگانه از اسلام و انقلاب و ملت و روح خدمتگزاری است. دولت دهم هر چه در برابر افراط گران، طعمه انگاران قدرت، زرسالاران و بیگانه پرستان مرز و دافعه دارد، متقابلا باید مجاری گسترش بیشتر در میان ملت و نخبگان پاک نهاد آن را تعبیه کند. البته طیف گسترده دشمنان در داخل و خارج کشور، تمام ترفندها را به کار خواهد بست تا دولت را قطبی، متصلب و محدود بنمایاند اما هنر مضاعف رئیس جمهور و دولت جدید این است که قطب بندی های تصنعی و غیرواقعی را بشکند و از ظرفیت های فراهم شده در دوران جدید بهره بگیرد. در این عرصه هر چند که نخبگان و صاحبان توانمندی هم مسئولیت دارند، اما طبیعتا دولت و رئیس جمهور و تیم وی باید نقش فعالانه ای ایفا کنند و جدیت خویش را در این زمینه نشان دهند.
2- اینکه کدام دولتمردان در کابینه آینده ابقا شوند یا کنار بروند و کسان دیگری جای آنان را بگیرند، علی القاعده از میان انبوه مشورت ها و رایزنی ها مشخص می شود. در واقع، این مشاوران و مشورت های گوناگون هستند که در کنار نقش اصلی و تعیین کننده رئیس جمهور، چهره دولت جدید را تصویر می کنند. بنابراین قبل و بعد از تعیین ترکیب کابینه، باید رویکردی تقویت کننده و نقادانه به سازوکار چینش مشاوران و رایزنی ها داشت. مشورت، شریک شدن در عقل جمعی و یک سرمایه گذاری پرسود با کمترین هزینه است. می توان دایره مشورت ها و مشاوران را از محدوده و حلقه یاران خاص به سمت حامیان گوناگون در جبهه اصولگرا و حتی «منتقدان» و «رقبا» گسترش داد. به ویژه با عنایت به این نکته که شنیدن هر مشورتی، مستلزم به اجرا گذاشتن آن نیست اما همین مشورت های گونه گون برای انتخاب کننده وسعت میدان دید را فراهم می آورد. البته وسعت بخشیدن به مشورت ها- نه فقط در انتخاب کابینه بلکه در دوران مدیریت 4 ساله- نیازمند نهادسازی، سازمان دهی و روال مندی است تا مشورت دهندگان در گذر زمان به ارزش مشورت های خود بیشتر پی ببرند و چه شیوه ای بهتر از تقویت و ارتقای جایگاه دفتر رئیس جمهور و معاونت های زیر مجموعه آن. این دفتر و اجزاء آن باید به مکانیزم اصلی سازماندهی ارتباطات کابینه 70 میلیونی با رئیس جمهور و متقابلا ارتباط رئیس جمهور با مردم به ویژه نخبگان و صاحب نظران تبدیل شوند و مشاوران و مشورت ها نیز از طریق این مجرا، یک کاسه و منسجم گردد. در غیر این صورت، روند ارتباطات و مشاوره های رئیس جمهور محترم به اعتبار پرحجمی مشغله ها، دچار اختلال خواهد شد یا لااقل به صورت بهینه از ظرفیت های موجود استفاده نخواهد شد.
درباره شأن مشورت و مشاوران، این نکته نیز- نه فقط درباره چیدمان کابینه آینده بلکه عملکرد 4 ساله آن- شایسته یادآوری است که مشورت دادن بدون «بینش کارشناسی» و «امانتداری»، به جای آن که راهگشا باشد، گمراه کننده و زحمت افزاست. مشاور باید صاحب نگاه نافذ، امانتدار، صریح و صادق باشد چونان آینه ای که حقیقت را در خود می تاباند. آینه زنگار بسته یا ناصاف، واقعیت ها و زشت و زیبا و قوت و ضعف ها را نمی نمایاند یا وارونه نشان می دهد. صداقت و صراحت شرط ضروری مشاوران است و اگر احیانا کسی صرفا اهل تعریف و تمجید و ستایش محض بود، نام مشاور بر او نمی توان نهاد. ارزیابی و آسیب شناسی و تقویت حلقه مشاوران کمک می کند تا اتفاقاتی نظیر معرفی وزیر سابق کشور پیش نیاید. البته انصاف باید داد که اغلب مشاوران رئیس جمهور محترم چهره هایی امانتدار، شریف و دلسوز هستند اما از آن جا که جایگاه مشاوره دولت و رئیس جمهور جایگاه خطیری است، باید به این جایگاه «فرصت ها» توجه مضاعف داشت. حتی ممکن است در خود مشاوران عیبی نتوان جست اما فرصت طلبان معمولا با چند واسطه و با انواع ترفندها و شیوه های ریاکارانه و متملقانه پیش می آیند.
3- دولت یک کل به هم پیوسته است و عملکرد اجزاء آن در ارتباط با هم مفهوم پیدا می کند. ارزیابی عملکرد تک تک وزیران و معاونان رئیس جمهور برای ابقا یا تغییر آن قبل از هر چیز مستلزم دو ارزیابی دیگر است. اول، راهبردها و برنامه های دولت. دوم، توقع رئیس جمهور از هر یک از تیم های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت. اگر راهبردها و برنامه ها نیازمند تحول است باید ابتدا در آنها بازنگری کرد و سپس براساس ارزیابی جدید، نقش هر یک از اعضای کابینه را تعریف کرد همچنان که نقش هر یک از اعضا را باید در کار ویژه هر یک از تیم های دولت بازتعریف نمود. تدوین طرح تحول اقتصادی در هفت حوزه مهم از جمله بانک ها، مالیات، گمرک و یارانه ها اقدام بزرگی بود که می تواند بر هماهنگی بیشتر تیم اقتصادی و نوع چینش آن کمک کند اما به نظر می رسد دولت محترم هنوز طرح های جامع تحول سیاسی، تحول فرهنگی و تحول اجتماعی و نیز تحول اداری را تهیه نکرده باشد. اینکه کدام فرصت ها و تهدیدها در حوزه سیاست و فرهنگ و در عرصه اجتماعی وجود دارد و چگونه می توان فعالیت در این عرصه ها را سازمان داد که ضمن احقاق حق آزادی و شکوفایی توانمندی ها، حقوق عمومی و منافع ملی نیز از دست اندازی مصون بماند، ضرورت دهه چهارم انقلاب اسلامی است. اگر فساد در عرصه اقتصادی وجود دارد و تداوم حیات آن موجب محرومیت های عمومی از حقوق مشروع می شود، در عرصه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیز فسادانگیزی هست و باید تدابیری اندیشید تا نه فرصت طلبان بتوانند در رهاشدگی عرصه غواصی کنند و نه عموم مردم و نخبگان از حقوق مشروع خود به اعتبار آن دست درازی ها محروم بمانند. ارزیابی دقیق از عملکرد وزارتخانه ها و ترسیم افق آینده بدون ترسیم نقشه راه، آن دقت لازم را نخواهد داشت.
4- نوزاد دولت دهم هنوز پا به عرصه نگذاشته، دشمنان کینه توز بسیاری در دنیا و در داخل کشور دارد. مستکبران سیلی خورده عالم به انضمام دیکتاتور های سیاسی انحصارطلب و مفسدان اقتصادی در داخل، 3 طیفی هستند که از پا درآوردن دولت نهم را در دستور کار داشتند و اکنون هم برای دولت نیامده شاخ بسته اند. تجارب دولت فعلی را باید برای انسجام و کارآمدی و «چابکی» دولت آینده به کار بست. دولت اصولگرا با انبوهی از دشمنی های آشکار و چند برابر آن دشمنی های پنهان و ناجوانمردانه مواجه است. در برابر دشمنان غدار که به جنگ های مخملی و خزنده و نرم در کنار کارزارهای آشکار و کارشکنی های صریح روی آورده، دیوانسالاری و بوروکراسی دولت باید تغییراتی را شاهد باشد که ضمن ثبات مدیریت، حائز خصوصیات مهیا بودن، چابکی و واکنش های بهنگام بلکه پیش بینی و پیشدستی شود. در این میان فراتر از شعار درست «دولت پاسخگو» باید به راهبرد «دولت مردم نهاد» اندیشید دولتی که بدون حاجب و دور از موانع دسترسی، شفاف و شیشه ای در میان افکار عمومی و در معرض آگاهی نخبگان باشد. انصاف باید داد که همین مردم نهادی دولت بود که باعث شد با وجود همه تخریب ها و ترور شخصیت ها، 5/24 میلیون نفر به دکتر احمدی نژاد رأی دهند و رکورد تازه ای برجای بگذارند اما به این نکته هم باید توجه داشت که چاره شبیخون رسانه ای جبهه وسیع دشمنان، هر چه نزدیک تر شدن اجزای دولت به مردم است تا در شکاف فاصله ها، دشمن لانه نکند و دیوار جدایی را بر نیافرازد. همچنین باید توجه داشت که قرار نیست رئیس جمهور به جای همه دستگاه های دولتی به مردم توضیح دهد و با آنها سخن بگوید بلکه تک تک این دستگاه ها باید به چنان حد از چابکی رسیده باشند که با دریافت سریع ابهامات و پمپاژ به هنگام اطلاعات، مانع از سکته تحلیلی- ولو نزد بخش های کم شماری از افکار عمومی- شوند. دولت مردم نهاد یعنی اینکه با وجود وسعت دیوان سالاری دولت، به سرعت و دقت و چالاکی تمام بتوان در فضای افکار عمومی تردد کرد و شنید و گفت و پرسید و کاوید و گره ها و ابهامات را زدود. این ضرورت روزگار شبیخون رسانه ای و تجزیه طلبانه و شکاف افکنانه دشمن است.
5- رهبر انقلاب سوم تیرماه جاری در دیدار با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی فرمودند: «اظهارنظرها در مجلس باید علمی، استدلالی، سالم و اخلاقی و به دور از روحیه لجاجت و زورآزمایی شخصی و جناحی باشد. مجلس باید بنا را بر مماشات، مدارا و روح همکاری با دولت بگذارد زیرا دولت در وسط میدان است و بار سنگین مسائل اجرایی کشور را به دوش می کشد». اهتمام به این رهنمود، نمایندگان ملت را در هم پایی با انتخاب باشکوه موکلان خود یاری می رساند و حق امانت را به جای می آورد. در عین حال رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان نیز می توانند این روحیه همکاری سالم و اخلاقی- به دور از روحیه زورآزمایی و لجاجت- را تقویت کنند تا در برابر دشمنان دندان تیز کرده، جلوه ای واقعی از اقتدار و حاکمیت ملی به نمایش درآید. آرایش سیاسی واقعی در کشور را چه در دولت و چه در مجلس باید درست دید و در دام تقسیم بندی های مشکوک، جعلی و تحمیلی نیفتاد.
دسته ها : اجتماعی
سه شنبه بیست و سوم 4 1388


گفت: یک خبرنگار آمریکایی از سناتور مک کین پرسیده است «شما که می دانستید آشوبگران در تهران یک عده اندک هستند و در مقابل طرفداران جمهوری اسلامی کاری از دستشان ساخته نیست، چرا از آنها حمایت کردید که ایران در پی انتقام باشد؟»
گفتم: خب! راست میگه، حیوونکی مقامات آمریکایی در جریان این آشوب ها بد جوری به جدول زده اند!
گفت: سناتور مک کین در پاسخ گفته است که آمریکا از آشوبگران در تهران فقط حمایت معنوی! کرده است.
گفتم: ولی خودشان اعتراف کرده بودند که از 6 ماه قبل برای عملیات روانی پیرامون تقلب در انتخابات و ایجاد آشوب بعد از آن 400 میلیون دلار بودجه اختصاص داده بودند.
گفت: حالا حمایت معنوی آمریکا چی بوده؟! یعنی سناتورهای آمریکایی و خاخام های صهیونیست برای اراذل و اوباش آشوبگر دعا می کرده اند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! بقالی یک حلب شیره انگور را که موش در آن افتاده بود به شخصی داد و گفت برای مرحوم پدرم یک سال نماز قضا بخوان! و بعد از مدتی برای حلالیت طلبی نزد او رفت و اعتراف کرد که آن حلب شیره نجس بوده است و طرف با تعجب گفت؛ عجب! پس بگو چرا هر وقت وضو می گرفتم که برای مرحوم پدرت نماز بخوانم، بی اختیار باطل می شد!!

شیره(گفت و شنود)

 
دسته ها : گفت وشنود
سه شنبه بیست و سوم 4 1388


حامد احمدنیا
اصلاً کی گفته 000/124 پیغمبر داریم؟! من و طرفدارام که توی ویلاهای شمرون و دربند بودیم هیچکدام از اونارو ندیدیم، باید بشماریم، نه اصلاً شمردن شمارو هم قبول ندارم. باید «شورای حکمیت» باشه تا شاید قبول کنم!
اصلاً من دوست دارم ابطال کنم و به هیچ حدی کمتر از ابطال هم راضی نیستم، اگر بازهم رای نیاوردم ابطال می کنم، اصلاً دلم می خواد!! چون اوباما به خودم گفت که «تو الهام بخشی» مرکل هم گفت، گوردون براون هم گفت، هیلاری کلینتون هم گفت، اون مرد شریف و خوش سابقه، کی بود؟ آهان، «سارکوزی» اون هم گفت، پس من مستظهر به حمایت همه هستم.
من جز خودم و ملکه- ببخشید خانمم- هیچکس را قبول ندارم! اصولاً «بودن من برای اینه که ابطال کنم» اصلاً دموکراسی یعنی این، من و کل اروپا و آمریکا و خیلی از عربا یک طرف، اون 25 میلیون یک طرف، آخه کدوم طرفیا بیشتریم!!
البته اگر بخواین ابطال نکنم چند تا شرط دارم. شرط اول اینکه دولت مستقر یک سال مانده به انتخابات حقوق کارمندا رو نپردازه، سفر استانی رو تعطیل کنه، سهام عدالت که گداپروریه...
شرط دوم اینکه بعد از اینکه ابطال کردم غیر از من هیچکس کاندید نشه الا این رفیقم- ببخشید رقیبم- که می دونم زیر یک درصدیه، اگر کسی به عنوان رقیب من کاندید شد حتماً دروغگو و خیلی بده و اینقدر ابطال می کنم تا حالشو بگیرم. البته اگر رئیس جمهور شدم که باید بشم شاید دلم خواست با اون رفیق زیر یک درصدی یه حالی ببریم، یعنی الکی ابطالش کنیم، چون اگر ابطال نکنم خیلی زود استعفا می کنم، چون استعفا مزه اش کمتر از ابطال نیست.
شرط سوم اینه که «بلند مرتبه سازی ممنوع» لذا صندوقارو به قول اون رقیب زیر یک درصدی بنده دو طبقه و سه طبقه نباید بسازن. مگه سازمان بهینه سازی مصرف سوخته که دو جداره می سازن!
بی خود نیست من 20 سال سکوت کردم، برای این سکوت کردم که حالا هرچی دلم می خواد بگم!
من یک فرد انقلابی هستم لذا دوست دارم هر چی می خوام بگم من می گم همه تون دروغگویین، من می خوام قانون گریزی تعطیل بشه، بهترین قانون قانون جنگله، این 200 تا بانکی که توی تهرون آتش گرفت از دست قانون گریخته بودن باید می سوختن.
همه ی این حرفایی که زدم نشون می ده که من دیکتاتور نیستم، مسئله ی اصلی جمهوریت نظامه که بخاطر رئیس جمهور نشدن من از دست رفت.
ما باید تا تحقق همه ی خواسته هامون همه چیز رو ابطال کنیم، من به همه ی شما بچه مدرسه ایها می گم از همین الان حقوق خودتون رو پیگیری کنید. بطور مشخص می گم که باید توی انتخابات مجلس و شوراها کاندید بشین، هر چی نیارین صد تا رای رو که میارین، بعدش بریزین توی خیابونا و بگید تقلب شده و به کمتر از ابطال هم راضی نشین، شهر هرت که نیست!!! بدونید که اوباما با ماست.
با حالیکه رئیس جمهوری منو قبول نکردن ولی من اولین دیوار بزرگ جهان رو ساختم که دیوارچین باید پیشش لنگ بندازه، «دیوار حاشا» به خودی خود بلند بود ولی من اونقدر بهش افزودم که توی خیالتون هم نمی تونین تصورشو بکنین. مگر یادتون نیست من توی مناظره گفتم در این کشور 2به اضافه ی 2 میشه 5 و یا شاید10، روی همین حساب می گیم 25<13 کی به کیه بابا ولم کن. چطور بوش می تونه بگه «یا با ما هستید یا بر ما» من نمی تونم بگم!
از هر چه بگذریم باید به حرفای این زن (صدراعظم آلمانو می گم) گوش کنیم و همه ی صندوقارو بازشماری کنیم، من حرف هر کی رو قبول نداشته باشم حرفای این زن محجوب و عفیف رو با اضافه کردن چند شرط قبول دارم. اول اینکه باید تعرفه های چاپ شده رو دربیاریم، «تعرفه های نوشته شده» رو با «استفاده نشده» جمع کنیم و با کلش تطبیق بدیم. بعدش رای هر کسی رو دربیاریم و دوره بیفتیم و نمونه ی دست خطش رو بگیریم، بعد.... . اصلاً اگر بازهم چیزی از توش درنیومد تقلب شده و همه چیز باید باطل بشه.
اصلاً شما مردم باید تنبیه بشین، به این رفیقم چرا لااقل یک درصدتون رای ندادین، از درویشا که حمایت کرد، هوای بهایی های طفل معصوم رو هم که داشت، برادران دالتون ها هم همشون توی ستادش بودن، قانون اساسی رو هم که می خواست از اساس بزنه، صحبت از بعضی اختیارات هم که می کرد، شعارش هم دقیقاً شعار برادرمون اوباما بود، توی مناظره هم که کاملاً مسلط ظاهر شد، روزنامه، حزب و تیم هم که داشت، ای بی انصافا لااقل بخاطر حمایتش از هولوکاست بهش رای می دادین.
حرف آخرم با این 7 نفر اعضای شورای نگهبانه که از رقیب من حمایت کردن، اینا باید از این اوبامای طفل معصوم یاد می گرفتن که اسم هیچکس رو نبرد و از احدی حمایت نکرد و غیر از اون 400 میلیون دلار ناقابل حتی یک سنت هم خرج نکرد، بی طرفی یعنی این. اون اصلاً در امور داخلی ما دخالت نکرد و مثل بوش نخواست رایحه ی دموکراسی از خودش در کنه.
اینقدر فشار میارین که مجبور بشم حرف دلمو بزنم، حرف اول و آخر من اینه که چیز نباید باشه، اسمش که میاد به چیز چیز می افتم، از بس که از همون سال 84 شیخوخیت نداشت! همه دوست داشتن نباشه تازه دو سه ماه پیش اون رفیق ما گفت خیانتی که کرده از بنی صدر هم بدتر بوده.

طبل ابطال!

 
دسته ها : سیاسی
دوشنبه بیست و دوم 4 1388
تقدیر چند باره اسرائیل از آشوبگران (خبر ویژه)

غائله آفرینی اراذل و اوباش در جریان تظاهرات غیرقانونی بعد از انتخابات که به دعوت میرحسین موسوی و خاتمی صورت پذیرفته بود تقدیر چند باره مقامات رژیم صهیونیستی از میرحسین موسوی را در پی داشته است.
در همین راستا سایت رسمی وزارت خارجه اسرائیل با انتشار مقاله ای به قلم «منشه امیر» آورده است؛
«تصور ]حکومت اسلامی[ در این انتخابات آن بود که میرحسین موسوی، آدم سر به راهی است و اعتراضی نخواهد کرد. محسن رضائی و مهدی کروبی نیز بخشی از نظام هستند و حتی اگر اعتراضی هم کنند، گوش شنوائی وجود نخواهد داشت و به زودی آرام خواهند گرفت. اما ارزیابی حکومت اسلامی اشتباه درآمد: موسوی که به خودش، همسرش و شخصیت سیاسی اش توهین شده بود، رهبری اعتراض ها را به عهده گرفت و دیدیم و شنیدیم که در این چهار هفته چه گذشت... امروز موسوی و کروبی و حتی محمد خاتمی احساس می کنند که اگر راه سکوت در پیش گیرند و تسلیم شوند، جناح احمدی نژاد آنان را از صحنه سیاسی حذف می کند، هاشمی رفسنجانی نیز همین احساس را دارد.»
گفتنی است متن کامل این مقاله در شامگاه شنبه 20 تیر 88 از رادیو اسرائیل قرائت شده است.
دسته ها : خبر ویژه
دوشنبه بیست و دوم 4 1388
X