صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 255994
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


غبار فتنه از هر سو به هوا برخاسته است. علائم فتنه اکنون در محیط سیاسی ایران پدیدار است. این را به روشنی می توان دید. فتنه گران دیگر حتی چهره خود را هم نمی پوشانند. ضرورتی ندارد. فتنه گری آسان شده است. شبهه ظاهرا عرصه را بر حقیقت تنگ کرده؛ در این میانه کسانی راه را گم کرده اند و کسانی دیگر هم درمانده شده اند که از کدام سو باید رفت. حیله دشمن با شفقت دوست درآمیخته است. دور، دور منافقان است که فرمود: «اذا لقوا الذین آمنو قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم». دستور است که به هنگام فتنه باید احتیاط ورزید و جز به یقین عمل نکرد. یقین امروز ما چیست؟
قبل از هر چیز واضح است که تمام توفیقات ایران چه در بخش دولتی و چه در دیگر بخش های نظام تقریبا به طور مستقیم محصول تدبیر، هدایت و نظارت رهبری بوده است و به همین دلیل دشمنان ایران اکنون آشکارا روی این تنها نقطه قوت زوال ناپذیر نظام تمرکز کرده اند. این موضوع البته جدید نیست. سال هاست که قدرت های طمع کرده در ایران فهمیده اند تا خیمه ولایت فقیه در ایران افراشته است، قادر به وارد آوردن هیچ ضربه اساسی به آن نخواهند بود و به همین دلیل اکنون تمام توطئه ها و دسیسه های خود را به آن سو جهت داده اند. در ماجرای انتخابات اخیر رهبر حکیم ایران زودتر از هر کس فهمید و به ملت گفت که برخی به انتخابات نه به عنوان فرصتی برای مشارکت در یک فرآیند سیاسی درون نظام، بلکه به مثابه «قلب یک فتنه» می نگرند. طرح پیشاپیش بحث «تقلب قطعی» از جانب یک گروه سیاسی خاص و همزمان با آن سازماندهی وسیع هواداران در قالب مجموعه هایی با عنوان سازمان رای که در ایام نزدیک به انتخابات به اردوکشی خیابانی منجر شد، نشان از آن داشت که کسانی روی انتخابات به عنوان فرصتی برای انجام یک «کار دیگر» حساب می کنند و به دست گرفتن دولت هدفی ثانوی و شاید هم مجازی است. پیش بینی این فتنه را قبل از هر جا در سخنان آقا می توان دید. همان موقع این سوال پیش آمد که اگر کسانی وقوع تقلب در انتخابات را قطعی می دانند، پس چرا با این شدت و حدت برای حضور در انتخابات در حال برنامه ریزی و تلاشند؟! قصه وقتی جالب تر شد که بعضی از چهره های شناخته شده اصلاح طلب بازی مشکوک و دوگانه ای را آغاز کردند. از یک سو در محافل خصوصی و گپ و گعده های حزبی، مکررا و به صراحت تمام می گفتند که کاندیدا شدن موسوی «دفن اصلاحات» بوده و او را ملامت می کردند که با از میدان به در کردن خاتمی «خیانتی تاریخی» به اصلاحات کرده است، و از سوی دیگر با مراجعه پی در پی به او، به شیوه هایی بعضا محیرالعقول در گوش او می خواندند که پیروزی در انتخابات قطعی است، کار احمدی نژاد تمام است، احمدی بای بای و ...! این بازی تا روز انتخابات ادامه داشت. ظهر روز انتخابات بعضی از سران حزب مشارکت و سازمان مجاهدین با دریافت اخباری از سراسر کشور که از باخت قطعی موسوی حکایت می کرد، سراسیمه و هراسان به ویلای قیطریه رفتند اما خروجی جلسه آنها این بود که بروند و پیروزی را به موسوی تبریک بگویند و عصر همان روز هم این کار را کردند!
تامل در مجموعه این مسیر نشان می دهد شاید بتوان گفت خود موسوی برای پیروزی در انتخابات وارد صحنه شده بود اما بخش بزرگی از اطرافیان او و مشخصا اعضای مرکزی احزاب کارگزاران، مشارکت و سازمان مجاهدین که اتفاقا تمامی آنها بعد از انصراف خاتمی با اکراه و انزجار تمام و فقط از سر ناچاری به موسوی پیوستند هدف دیگری داشتند و «فتنه» دقیقا همین جا شکل گرفت. این عده از مدت ها قبل می دانستندکه نه موسوی بلکه هیچ کس دیگر توان پیروزی در این انتخابات بر احمدی نژاد را ندارد و او رای خود را در اثر 4 سال تلاش بی وقفه پیشاپیش از مردم محروم و دردکشیده گرفته است. از دید این عده -که در ائتلافی استراتژیک با طرف خارجی برای برنامه ریزی های آینده شان به سر می بردند- حال که پیروزی در انتخابات ممکن نیست، باید ظرفیت های موسوی را به سمت دیگری سوق داد. ضرورتی نداشت این پروژه برای موسوی باز شود و نشد. او باید تصور می کرد در حال مبارزه انتخاباتی است و قطعا هم پیروز خواهد شد، منتها مسیری که برای او چیدند در واقع نه مسیر رقابت انتخاباتی بود و نه قرار بود به پیروزی ختم شود. درست برعکس، این عده به موسوی به عنوان فرصتی برای راه انداختن یک فتنه برای «اعتماد زدایی از مردم در داخل، و مشروعیت زدایی از دولت آینده در خارج» نگاه می کردند و این شدنی نبود الا اینکه موسوی انتخابات را ببازد و بعد اولا با توجه به روحیه ای که از او سراغ داشتند و ثانیا با اتکا به زمینه ای که پیش تر درباره حتمی الوقوع بودن پیروزی ساخته بودند او را به عرصه نزاع خیابانی با نظام بکشانند و ...
مسیری که مهندس موسوی در چند ماه منتهی به انتخابات طی کرد مسیر پیروزی نبود. همان ایام کسانی از دوستداران او با تعجب می گفتند برای پیروزی باید کارهایی کرد که مهندس نمی کند و کارهایی نباید کرد که اتفاقا هر روز از او سر می زند! طرح پیشاپیش و جدی بحث تقلب، به راه انداختن کمیته های صیانت از آرا، سازماندهی وسیع جوانان هوادار در قالب های مختلف و به خیابان آوردن آنها چند هفته قبل از انتخابات، ایجاد آشوب های خیابانی و امتناع از حتی یک موضع گیری صریح علیه کسانی که به نام اصلاحات و حمایت از او به مردم عادی و اموال عمومی آسیب می زدند، نشست و برخاست با گروه هایی که نه فقط با دولت بلکه با اساس انقلاب هم مسئله دارند، اختصاص رنگ سبز به هواداران، اعلام پیروزی قطعی در انتخابات در حالی که هنوز رای گیری ادامه داشت آن هم در حضور خبرنگاران خارجی و بعد از انتخابات هم راه اندازی تجمعات خیابانی غیر قانونی و ایجاد فرصت و زمینه برای دشمنان تا ماهی غرض خود از آب گل آلود فتنه صید کنند. این روند هیچ شباهتی به رفتار کسی که خود را بخشی از نظام سیاسی و متعهد به چارچوب های آن می داند و مشغول یک رقابت سالم است، ندارد. برعکس، دقیقا شبیه رفتار کسی است که می خواهد با اساس سیستم سیاسی درگیر شود.
نکته ای که این تئوری را تقویت می کند این است که تمام آن سازمانی که برای موسوی ساخته بودند و به او می گفتند بناست اعجاز کند، بعد از انتخابات به هیچ درد موسوی نخورد بلکه کاملا در اختیار پروژه افراطیون قرار گرفت. نمونه واضح داستان سازمان رای و کمیته های صیانت از آراست. این کمیته ها که در سراسر کشور جمعیتی بیش از 40 هزار نفر را شامل می شد قرار بود اسناد و مدارک و گزارش های مربوط به تخلف درانتخابات را جمع آوری کند. اکنون بهانه اطرافیان موسوی این است که با قطع شدن سیستم پیامک این مجموعه نتوانست کار خود را انجام دهد. این البته توجیهی مضحک بیش نیست. اعضای کمیته های صیانت از آرا که سایت رسمی مهندس موسوی عصر روز انتخابات نوشت در 80 درصد صندوق ها حضور دارند و مطابق آمار رسمی وزارت کشور تعداد آنها 40600 نفر بوده، قلم و کاغذ که همراه داشته اند و اگر آن روز به دلیل قطع شدن سیستم پیامک نتوانستند گزارشی به بالادستی های خود ارسال کنند، فردای آن روز حتما می توانستند گزارشات مکتوب خود را به ستاد موسوی ارائه کنند. در این صورت اگر هر عضو این کمیته ها فقط یک برگ می نوشت ستاد موسوی که ادعا می کند بیش از 10 میلیون تقلب در انتخابات صورت گرفته لااقل باید بالای 40000 برگ گزارش در اختیار می داشت، و حال آنکه از سوی این ستاد بیش از چند ده صفحه به مراجع رسمی ارائه نشد. آیا آقای موسوی هیچ از خود پرسیده است که هزاران نفر اعضای کمیته های صیانت از آرای ایشان پس چه می کرده اند که فردای انتخابات نتوانستند هیچ کمکی به او برای اثبات ادعای بزرگ تقلب میلیونی بکنند و نهایتا هم به لطیفه هایی مانند اینکه «به عملکرد دولت قبل از انتخابات اعتراض داریم نه به خود انتخابات» متوسل شدند؟! این پرسش جواب روشنی دارد. آقای موسوی باید توجه کنند که اعضای این کمیته ها اساسا انگیزه ای برای انجام وظیفه واقعی خود نداشتند و روز انتخابات هم در بسیاری از حوزه ها در آستانه غروب فراخوانده شدند تا به عنوان لیدرهای سازمان آشوب عمل کنند؛ ظاهر قضیه صیانت از آرا بود و باطن آن تدارک برای به وجود آوردن نیروهایی که بتوانند اعتراضات کف خیابان را رهبری کنند.
نتیجه این است که موسوی از ابتدا در دام قرار داشت. دامی که برایش پهن کردند اما آن را به شکل منزلگهی نیکو آراستند و او در آن اقامت کرد در حالی که تصور می کرد همه چیز به جانب امن و آسایش سیر می کند و حال آنکه باطن قضیه نقشه ای پیچیده بود. این آن چیزی است که نامش را «فتنه» نهاده ایم. کید و مکر پیچیده در زرورق واقعیت. این فتنه را قبل از هر کس مولای ما دید و اگر نبود مجموعه تدابیر رهبری قبل و خصوصا بعد از انتخابات بی گمان ابعاد آن بسیار فراتر از آن می رفت که اکنون هست. از این حیث همه ما و خصوصا دولت وامدار و مرهون عنایت و تدبیر آقاست. از این به بعد هم تنها یک راه وجود دارد که فتنه ها خاموش شود و کید دشمنان به خود آنها برگردد و آن تبعیت از امر رهبری است که به هنگام فتنه عین یقین است.
مهدی محمدی

یقین به وقت فتنه (یادداشت روز)

 
دسته ها : اجتماعی
پنج شنبه اول 5 1388

من به شما یک وبلاگ خیلی عالی رامعرفی می کنم.

آدرس:galory.blogsky.com

چهارشنبه بیست و چهارم 4 1388

مذاکرات محرمانه اوباما با سران سازمان های صهیونیستی در آمریکا

رئیس جمهوری آمریکا با رهبران سازمان های صهیونیستی این کشور به طور محرمانه دیدار و گفت وگو کرد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، «باراک اوباما» دیروز با رهبران بیش از 12 سازمان صهیونیستی در آمریکا به طور محرمانه دیدار کرد. در این دیدار، سیاست های جاری و آتی واشنگتن در خاورمیانه، محوری ترین موضوع مورد بحث میان طرفین بود. روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» با افشای دیدار فوق، اطلاعات بیشتر و دقیق تری در مورد مذاکرات فی مابین نداد.
اوباما که قبلا و در شهر و زادگاهش (شیکاگو) ارتباطات نزدیکی با جریان های صهیونیستی داشت، اخیرا هولوکاست (کشتار افسانه ای یهودیان توسط هیتلر) را فصلی هولناک در تاریخ دانست.

دسته ها : بین الملل
سه شنبه بیست و سوم 4 1388

کابینه ائتلافی اسرائیل چی بود که حالا دچار اختلاف هم بشود (خبر ویژه)

اظهارات رئیس شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی (مشاور امنیت داخلی نخست وزیر) در کابینه این رژیم اختلاف انداخت.
یوزی آراد چند روز پیش به روزنامه هاآرتص گفته بود «دولت نتانیاهو از دولت قبلی یک سیاست ویران و سوخته را در مقابله با برنامه هسته ای ایران به ارث برده و اسرائیل در برابر پیشرفت هسته ای ایران در فاصله سالهای 2003 تا 2007 واماندگی و شکست منزجرکننده ای از خود نشان داد. این وضعیت شبیه کابوس است. میان مقامات آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هسته ای ایران تضاد وجود دارد و آمریکا کماکان به ایران علامت ارسال می کند که مایل به گفت وگوی دیپلماتیک است.»
در پی انتشار این سخنان یاس آمیز، روزنامه هاآرتص خبر داد که اظهارات یوزی آراد موجب اختلاف در کابینه اسرائیل شده و به پاسخگویی تند دفتر نخست وزیر انجامیده است.
در حالی که دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی در وضعیتی شکننده و توام با بحران های داخلی به سر می برد، دفتر نخست وزیر مجبور به رفوکاری و توجیه اظهارات یوزی آراد شده و طی بیانیه ای ضمن سرزنش آراد تاکید کرد: «دولت پیشین اسرائیل تمام تلاش خود را برای مقابله با تهدید ایران هسته ای به کار گرفته است.» دفتر نتانیاهو در تلاش برای توجیه شکستهای تل آویو با تاکید بر اینکه کابینه های پیشین و کنونی رژیم صهیونیستی هیچ تردیدی در مورد لزوم توقف برنامه هسته ای ایران نداشته اند، موضوع ایران را اصلی ترین مشکل پیش روی هر کابینه اسرائیلی دانست.
دفتر نتانیاهو از تلاشهای صورت گرفته برای مقابله با ایران قدردانی کرده و برخی تشکیلات یاری دهنده رژیم نظیر موساد و رئیس آن «مئیر داگان» را در این میان ستوده است.
بیانیه دفتر نتانیاهو در حالی صادر می شود که اخیرا «بن تسیون نتانیاهو» پدر نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفته بود پسر من دروغگوست و بارها دروغ گفته است.

دسته ها : خبر ویژه
سه شنبه بیست و سوم 4 1388

تصاویر «شهیده حجاب» از سایت های گوگل و یاهو حذف شد (خبر ویژه)

موتورهای جست وجوی سایت های گوگل و یاهو برای سرپوش گذاشتن بر رسوایی دموکراسی غرب، تصاویر مرتبط با شهیده حجاب «مروه الشربینی» را از اینترنت حذف کردند، به گونه ای که حتی اگر نام این شهیده مسلمان را در این سایت ها به زبان های مختلف فارسی، عربی و انگلیسی جست وجو کنید، باز هم تصویری از او نشان نمی دهد درحالی که چند روز پیش هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداشت.
مروه الشربینی چهارشنبه دو هفته پیش در دادگاه «لوندس کریچ» در شهر «درسدن» شرق آلمان با 18 ضربه چاقوی یک آلمانی 28 ساله به نام «الکس دبلیو» و در جلوی چشم مأموران خونسرد پلیس آلمان کشته شد.
فرد آلمانی که محکوم به پرداخت 750 یورو شده بود، در دادگاه استیناف خود با 18 ضربه چاقو این زن مسلمان را که سه ماه از دوران بارداری اش گذشته بود به شهادت رساند و شوهر وی نیز که قصد دفاع از همسرش را داشت با تیراندازی نیروهای امنیتی دادگاه زخمی شد.
حذف تصاویر شهیده حجاب از اینترنت در حالی صورت گرفته است که اروپایی ها درباره آزادی زبان و قلم و پذیرش دیگران سخن می گویند و درباره خطر نژادپرستی و فرقه گرایی در کشورهای جهان سوم حرف می زنند.

دسته ها : خبر ویژه
سه شنبه بیست و سوم 4 1388

جنایت توسط تروریست ها شکنجه در شبکه عنکبوت! (خبر ویژه)

روزنامه اعتماد ملی ادعای کشته شدن یک جوان در زندان اوین را تکذیب کرد. رسانه ها و خبرگزاری های خارجی به همراه سایت های ضدانقلاب مقیم خارج و برخی سایت های وابسته به افراطیون حزب مشارکت (نظیر نوروز) و نهضت آزادی در داخل پریروز به طور همزمان مدعی شدند «سهراب اعرابی که پس از بازداشت در تظاهرات در زندان اوین به سر می برده، بر اثر شکنجه در اوین کشته شده است.» به جز خبرگزاری ها و مطبوعات غربی، رسانه هایی چون بی بی سی، دویچه وله، رادیو فردا، صدای آمریکا، اخبار روز و ایران امروز، نوروز و امروز (وابسته به حزب مشارکت)، رادیو زمانه و روز آن لاین و... ده ها سایت مشابه ضمن انتشار این خبر کذب به تحلیل و تفسیر خبر پرداخته بودند.
اما ارگان حزب اعتماد ملی وابسته به مهدی کروبی که پیگیر اخباری از این دست بوده، ضمن تکذیب شایعه مذکور تصریح کرد: «بستگان سهراب اعرابی که در جریان ناآرامی های پس از انتخابات کشته شده، در تماس با روزنامه خبرسازی های رسانه ای خارج از کشور را تکذیب کردند. رسانه های خارجی مدعی شده اند اعرابی در اوین کشته شده حال آن که به گفته اعضای خانواده اش، او روز 25 خرداد در میدان آزادی بر اثر اصابت تیر کشته شده و هیچگاه بازداشت نشده و به زندان اوین منتقل نشده است».
سناریوسازی همزمان رسانه های زنجیره ای (شبکه عنکبوت) درباره یکی از کشته شدگان اغتشاشات 25 خرداد که مشابه آن درباره مرگ مشکوک خانم ندا آقاسلطان انجام گرفت، احتمال پروژه ای بودن این قتل ها از سوی سرویس های جاسوسی بیگانه و گروهک های تروریست و سپس مظلوم نمایی و تحریک عواطف را تقویت می کند.
گفتنی است در اقدامی هماهنگ با شایعه سازان، بلافاصله گروهک کمپین حقوق بشر نیز فعال شد و از طریق انتشار بیانیه هایی تلاش کرد جمهوری اسلامی را به شکنجه بازداشت شدگان متهم کند.

دسته ها : خبر ویژه
سه شنبه بیست و سوم 4 1388
X